❤تقدیم به ❤سارا

❤تقدیم به ❤سارا

❤عـــــــشـــــــق ...تمدیدت میکند..حتی اگر تمام شده باشی❤
❤تقدیم به ❤سارا

❤تقدیم به ❤سارا

❤عـــــــشـــــــق ...تمدیدت میکند..حتی اگر تمام شده باشی❤

منو ببخش سارا

فردا امتحان دارم.هنوز بیدارم.فکرم نمیذاره بخابم.از ساعت 11 دارم سعی میکنم بتوپم.نمیشه.خیلی اذیتم.واسم مهم نیس امتحان فردا.اوس کریم دیگه نمیخوام ازت کمک بخوام قبول شم.کمکم نکنی سنگینتری.دمت گرم.

فک میکردم توی یک رابطه اینکه وفادار و متعهد باشی بهش خیانت نکنی مهربون باشی و صداقت داشته باشی کافیه... ولی یه چیزی فهمیدم که باید ترس نداشته باشی. از آینده. شاید خیلی ها بین خانواده و طرف مقابلشون انتخاب کرده باشن. شاید توی شرایط من قرار گرفته ن. شاید بابام توی این شرایط نبود تصمیم دیگه ای میگرفتم. ترس من ازدست دادن خانواده م نبود.. ترس من از اینکه زندگی پدر و مادرمو بخاطر تصمیمم بگیرم بود...اگه من راه دیگه ای رو انتخاب میکردم احتمال اینکه شوک عصبی سکته یا هر چیزی بهشون دست میداد بود.من نمیخواستم همچین اتفاقی واسه من بیوفته...نمیدونم شاید توجیه تصمیمم باشه از نظر تو.شناختی ک ازت دارم همینو میگی.برو بابا...یا بی عرضه...یا دروغگو.یا احمق.خانواده من مث هر خانواده دیگه ای زجر زیاد کشیده.خیلی سختی کشیدن.بخصوص مامانم.مامانم روزی نیس سر نمازش گریه نکنه و از خدا کمک نخواد.به چهره بابام نگاه میکنم که اگه یک روز نبینمش چه حالی میشم.اینکه دور از جونش باعث بشم سکته بکنه...دیونه م میکنه.سارا تو ازم نمیگذری.خودمم از خودم نمیگذرم.خدا هم بگذره یا نه خودش میدونه.میدونم دیگه نمیخوای قیافمو ببینی.میدونم چیکار کردم باهات.میدونم چه فداکاری هایی ک در حقم کردی.میدونم صادق و پاک بودی.مشکل من بودم.مقصر منم.حالام باید عذاب بکشم.خدایا اوس کریم دمت گرم .همینجوری ادامه بده.اوس کریم از این لحظه به بعد من که دیگه چیزی نمیخوام.چیزی ازت نمیخوام.التماست کردم.گریه کردم.همین یه بار کمکم کنی.نشد....با تو حرف نزنم با کی حرف بزنم؟ دمت گرمه اوس کریم اینقد سختی و مهربونی نشونم ندادی.بنده حقیرتو ببخش.

از بعداظهر تا الان که ساعت 12 وبیسته...سردرد گرفتم اینقد که دو بار بالا آوردم.حالم اینقد بده انگارعزیزترین کسم مرده.میخوام امشب عزادار باشم.میخوام آخرین شبم باشه.میخوام دیگه چشام باز نشه.امروز نهم بهمن ماه 1397.

زیبای بی چون و چرا هرگز نفهمیدی

تنها دلیل خوبه این دنیایه بد بودی

اما تو تقصیری نداری کاش امکان داشت

این قدر ها زیبا نبودن را بلد بودی

آواز ه ات تا شهر های ساحلی رفته

دریا حسابت را از آدم ها جدا کرده

بیش از تو زیبایی همیشه حد و مرزی داشت

زیبایی تو مرز ها را جابه جا کرده

عاشق تو ام نرو که بی تو هر قدم

نمی شود به غیر غم تقدیرم

نیمه دیگرم

تمام عشق و باورم

اگر من از تو بگذرم میمیرم

روزی که چشمان تو سهم  چشم من باشد

غم می تواند از وجودم دست بردارد

یک شهر را دیوانه ی زیبایی ات کردی

اینقدر زیبایی برایت دردسر دارد

عاشق تو ام نرو که بی تو هر قدم نمی شود

به غیر غم تقدیرم نیمه دیگرم تمام عشق و باورم

اگر من از تو بگذرم میمیرم

عاشق تو ام نرو که بی تو هر قدم

نمی شود به غیر غم تقدیرم